نوشته شده توسط : محسن

سری جدید جوک باحال و خنده دار

روزی دو مرد به خدمت شیخ رسیدندی که بر سر طفلی نزاع داشتندی و هر یک ادعا می کردندی که پدر آن طفل هستندی.

شیخ فرمودند: تنها راه رفع این مشکل آن است که هر سه آنها شبی را در یک اتاق بگزرانندی. صبح هنگام شیخ از کودک پرسید: ای طفل! دیشب چه کسی کولر را خاموش کرد؟ کودک پاسخ داد: این چپیه! شیخ گفت: فرزندم! همانا این مرد پدر توست!
جمله مریدان از این درایت شیخ کف و خون قاطی کرده و و راه بیابان در پیش گرفتندی.

جوک


میگما این دخترایی که مثه مارمولک خودشونو از جلو می چسبونن به دیوار بعد سرشونو برمیگردونن عکس میندازن…… واقعا فازشون چیه؟؟؟ نسلشون منقرض نمیشه چرا؟؟؟

     *************************** 

بچه همسایمون ۶ سالشه اومده بود خونمون اومدم واسش قصه بگم بخوابه گفتم :قصه شنگول منگول بگم؟ برگشته میگه :نه بیخیال برام از تجربیات عشقیت بگو دادا…
اینا چین ؟؟؟ یکی بگه اینا کین ؟؟؟؟؟

    ***************************
یارو رادیو گوش میداد مجری گفت:مسیر بزرگراه به امام حسین بسته است یارو میگه:عجب خریه دیگه برا چی قسم میخوری؟؟؟

    ***************************
به مامانم میگم ازاین دنیا خسته شدم میخام خودمو از پنجره بندازم پایین… میگه نه…نکنیا….توری پاره میشه پشه میاد توو…

    ***************************  

یه جوک خیلی خنده دار :))
.
.
.
.
ولی حسش نیس بنویسم…
خستم میفهمی؟؟؟ خسته !!!
همینجوری بخند
به من اعتماد کن.. جوکش باحاله :)

    ***************************
آدما زود نیمه گم شدشونو پیدا میکنن،
ولی من هنوز نتونستم لنگه جورابمو پیدا کنم !
یا مشکل از منه،یا مشکل از انسانهاست،یاهم دنیا ویروس داره

    ***************************
مورد داشتیم یارو شب عروسیش ب زنش گفته از صبح مثه سگ دنبال کارای عروسی بودم خستم میخوام بخوابم لقد ک نمیزنی؟

جک





:: بازدید از این مطلب : 15
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 9 اسفند 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: